آسیای غربیامنیتامنیت منطقه‌ایجمهوری اسلامی ایرانسیاستمنطقه‌اییادداشت راهبردی

راهبرد اسرائیل در قبال استقلال کردستان عراق

در میان مخالفت‏‌های جدی آنکارا و تهران در مقابل تجزیه عراق و همه‌پرسی کردهای این کشور، اسرائیل حمایت‏های کم‌‏سابقه‏‌ای را از این رویداد سیاسی به عمل آورد. نخست‏‌وزیر رژیم صهیونیستی پیش از برگزاری همه‏‌پرسی اقلیم کردستان اعلام کرد: «اسرائیل از تلاش‏‌های قانونی مردم کردستان برای دست‌یابی به یک کشور مستقل حمایت می‌‏کند». آیلت شاکد وزیر دادگستری این رژیم نیز در کنفرانس ضدتروریسم که در ماه گذشته برگزار شد، ابراز داشت: «یک کردستان آزاد حداقل باید در عراق تأسیس شود. اسرائیل از این اتفاق، خوشنود می‏‌شود. زمان آن است که ایالات متحده از این روند پشتیانی کند».

بنیامین نتانیاهو نخست‌‏وزیر این رژیم پس از آنکه مواضع حمایت‏گرانه‌‏اش، انتقاد صریح رجب طیب اردوغان رئیس جمهور ترکیه از نقش تل‏آویو در برگزاری رفراندوم اقلیم را برانگیخت، در بیانه‌‏ای ادعا کرد: «اینکه چرا کسانی که از حماس حمایت می‏‌کنند، به دنبال رد پای موساد در رویدادهای ناخوشایند هستند را درک می‏‌کنم اما اسرائیل به جز همدلی عمیق، طبیعی و دیرینه با شور و شوق کردها، در رفراندوم آنها، هیچ نقشی نداشته است».

اردوغان که کشورش در ژوئن سال گذشته با امضای قرارداد همکاری برای برداشتن محاصره نوار غزه، وارد مرحله تنش‌‏زدایی و عادی‏‌سازی روابط با اسرائیل شد، از این رژیم خواسته بود تا در مواضع خود نسبت به استقلال کردستان، تجدیدنظر کند زیرا «این مواضع بسیاری از گام‏‌های مشترکی [همکاری] را که ترکیه درصدد است با اسرائیل بردارد، در مخاطره قرار می‏‌دهد». اظهارات اردوغان در حالی بود که یئیر لاپید رهبر حزب یش عاتید یکی از احزاب مهم کنست اسرائیل نیز، در واکنش به رئیس جمهور ترکیه، با تأکید بر حمایت از استقلال کردستان، گفت: «زمان آن فرا رسیده که رفتار تملق‏‌گویانه با ترک‌‏ها را خاتمه دهیم و سیاست خود را به پیش بریم».

مواضع حمایت‏‌گرایانه اسرائیل از  رفراندوم کردستان عراق تقریباً در میان تمام احزاب و شاخه‏‌های سیاسی رژیم صهیونیستی، مشترک بوده است، اگرچه برخی از کارشناسان اسرائیلی همچون آموس گیلاد، رئیس مؤسسه استراتژی و سیاست‏گذاری هرتزلیا به دلیل احتمال اتحاد ترکیه، ایران و سوریه و افزایش دشمنی‏‌های آنان در مقابل اسرائیل، نسبت به این موضع تردید کرده‌‏اند. با این حال علاوه بر مواضع موافق استقلال در داخل سرزمین‏‌های اشغالی، بسیاری از سازمان‏‌ها و لابی‏‌های مهم یهودی در آمریکا و سایر نقاط جهان نیز با این موضع همراه بوده‌‏اند.

سازمان کنفرانس رؤسای سازمان‏‌های بزرگ یهودی آمریکا، سازمان صهیونیست آمریکا و سازمان سایمون ویزنتال که از مهمترین لابی‏‌های فعال در آمریکا هستند با اظهارات مختلف از استقلال کردستان حمایت کرده‌‏اند. به عنوان نمونه مورتون کلین رئیس سازمان صهیونیست آمریکا در این باره می‏‌گوید: «کردها یکی از معدود نیروهای عقلانی و منطقی در خاورمیانه هستند که تحت فشار مسلمانان افراطی قرار گرفته‏‌اند. سازمان ما از استقلال این کردهای جنجگو و شایسته حمایت می‏‌کند».

اینکه چرا اسرائیل و سازمان‏های وابسته به آن، از تحولات همسایه غربی ایران این‏گونه به وجد آمده است؛ اگرچه بارها در این روزها تکرار شده است اما به نظر می‌‏رسد همچنان می‏‌توان در مورد آن تأمل کرد و جنبه‏‌های مختلف این مسئله را از نظر گذراند. مسلماً استراتژی اتحاد پیرامونی اسرائیل مبنی بر روابط نزدیک و همکاری‏‌های دوستانه با کشورهای غیرعرب خاورمیانه که زمانی ایران را نیز شامل می‏‌شد برای شکستن انزوایی که عرب‏ها بر این رژیم تحمیل کرده بودند، یکی از پاسخ‏‌هایی است که می‏‌توان در چارچوب آن در مورد مواضع اسرائیل در قبال اقلیم کردستان، قلم‌‏فرسایی کرد. با این حال پرداختن به این امر، نیاز به جزئی‌‏نگری‌‏های بیشتری دارد.

تعدیل روابط خصمانه اسرائیل و کشورهای عربی و نبود تنش جدی میان این رژیم‏ و عرب‏ها در چند سال اخیر، این فرض را کم رنگ می‏‌سازد که اسرائیل در حمایت از استقلال کردستان به دنبال یافتن یک متحد برای خروج از انزوای منطقه‏‌ای دهه‌‏های گذشته است. اگرچه این فرض را نمی‌‏توان به کلی انکار کرد اما در اهداف کنونی اسرائیل، در اولویت قرار ندارد. در حال حاضر، اسرائیل توانسته است با ایجاد روابط اطلاعاتی و امنیتی که با عربستان برقرار کرده و نیز با گسترش گام به گام روابط اقتصادی با برخی کشورهای عربی حوزه خلیج فارس، بسیاری از روندهای خصومت‏‌آمیز همسایگان علیه خود را به حالت تعلیق درآورد ضمن اینکه اوضاع منطقه به گونه‌‏ای نیست که این کشورها همچون سابق، فلسطین را دغدغه اصلی خود بدانند.

سقوط اخوان‏‌المسلمین و حکومت ژنرال السیسی نیز نگرانی‏‌های این رژیم در قبال مصر را محو کرد. علاوه بر این، ظهور ترامپ اسرائیل‌‏دوست در کاخ سفید، فشارها برای گسترش روابط هر چه بیشتر عرب‏ها با اسرائیل را به همراه داشته است. از این رو استراتژی اتحاد پیرامونی برای نزدیکی با کردها در حال حاضر نمی‌‏تواند به عنوان انگیزه این رژیم برای مواضع حمایت‏‌گرایانه خود در قبال اقلیم کردستان در اولویت باشد.

استراتژی سه‏‌وجهی اسرائیل در حمایت از استقلال کردستان عراق

به نظر می‌‏رسد علاقه اسرائیل برای استقلال کردستان عراق، بیش از آنکه در قالب استراتژی اتحاد پیرامونی، قابل توصیف باشد، در چارچوب الگوی سه وجهی «اتحاد، مواجهه و معاوضه» قابل تببین باشد. بر این اساس «مواجهه با ایران در چارچوب دشمن مشترک»، «امید برای هم‌ذات‏‌پنداری و اتحاد» و «کردستان در برابر حماس»، عناصر سه‏‌گانه‏‌ای هستند که اسرائیل را نسبت به استقلال کردستان عراق راغب کرده است.

«مواجهه با ایران در چارچوب دشمن مشترک»: بدیهی است که اعمال فشار بر جمهوری اسلامی ایران مهمترین اولویت استراتژی اسرائیل در حمایت از استقلال کردستان عراق به شمار می‌‏آید. در صورتی که خاک کردستان عراق از سیطره حکومت مرکزی عراق خارج شود، حضور اسرائیل در این منطقه به ویژه با توجه به نیازهای اقتصادی اقلیم و تلاش اسرائیل برای حضور در نزدیک‏ترین منطقه مرزی با ایران، تسهیل می‏‌یابد.

در این شرایط، اسرائیل تلاش خواهد کرد همچون رسوخ موفقیت‌‏آمیز خود در قفقاز، آذربایجان دیگری با فاصله نزدیک‏تری به مرزهای غربی ایران ایجاد نماید و الگوی آذربایجان که از لحاظ نظامی و اقتصادی به اسرائیل وابسته بوده و در مقابل اجازه همکاری‏‌های اطلاعاتی و امنیتی را به آن می‌‏دهد، در آن پیاده نماید. شاه‏‌کلید اسرائیل برای این هدف، ایجاد تنش میان جمهوری اسلامی ایران و اقلیم کردستان عراق خواهد بود. در صورتی که اقلیم کردستان، ایران را به عنوان دشمن ادراک نماید، احتمال همکاری با اسرائیل حتی در صورت دست‌‏نیافتن به استقلال، یک تهدید امنیتی برای ایران به شمار می‌‏آید.

مروری بر اظهارات اودد اران دیپلمات سابق اسرائیلی و یکی از پژوهشگران ارشد مؤسسه مطالعات امنیت ملی این رژیم در این باره می‏‌تواند کمک بیشتری به شفافیت این معادله نماید. وی می‏‌نویسد: «روابط کردها و اسرائیل تاریخچه طولانی دارد و به زمانی که یهودیان قبل از تأسیس اسرائیل در کردستان زندگی می‌‏کردند و نیز به زمانی که اسرائیل کمک‏‌های مخفیانه خود را علیه ظلم و ستم صدام حسین، برای کردها می‌‏فرستاد، بازمی‌‏گردد. در گفتگوهایی که با سربازان کرد، سیاستمداران و مردم محلی آنجا داشتم آنها اسرائیل و مردمان ما را با همان دشمنانی روبرو می‌‏بینند که خود با آن مواجه هستند. صدام حسین، دشمن مشترک کردها و اسرائیل بوده است، همچون سال‏‌های اخیر که هر دو با افراط‏‌گرایان و داعش مواجه بودند و نیز هم‌‏اکنون که ایران و نظامیان شیعه در منطقه این دو را در معرض تهدید قرار داده‌‏اند».

یکی دیگر از کارشناسان اسرائیلی در این رابطه می‏‌نویسد: «اسرائیل از تشکیل کشور دیگری در منطقه که نسبت به قدرت روزافزون ایران و نظامیان شیعی نگران باشد، استقبال می‏‌کند». این در حالی است که جمهوری اسلامی ایران طی تهاجم داعش به عراق و تهدید مرزهای اقلیم کردستان، همکاری‏‌های کم‏‌نظیری را با کردها به پیش برد و به گفته وزیر امور خارجه یکی از حامیان اصلی کردستان در شرایط ضروری بوده است.

هم‌ذات‌‏پنداری و امید برای اتحاد: ست فرانتزمن معاون تحقیقاتی مرکز پژوهش‏‌ها در امور بین‌‏المللی هرتزلیا در سفری که به شمال عراق داشته است، می‏‌نویسد: «صلح اسرائیل با مصر و اردن را نمی‌‏توان یک صلح گرم و صمیمی دانست. نفرت از اسرائیل و یهودیان در خیابان‏های مصر، قابل لمس است. در اردن نیز به همین گونه اما مقداری کمتر از مصر. اما کردها متفاوت از مصری‏‌ها و اردنی‌‏ها هستند. با کردها در سطح خیابان نیز گرما و صمیمت حس می‏‌شود. اگر آنها استقلال داشته باشند، رابطه خوبی با اسرائیل خواهند داشت».

تصور اسرائیلی‏‌ها بر آن است که کردها خود را نسبت به عرب‏‌ها، در چارچوب «دگر هویتی» تعریف می‏‌کنند و به دنبال پررنگ‏‌کردن مرزهای هویتی با عرب‏ها هستند. گرایشات و فرهنگ تقریباً سکولار کردهای عراق به گونه‏‌ای که تلاش می‏‌کنند خود را خارج از تقسیم‏‌بندی‏‌های شیعه و سنی در عراق معرفی کنند و نیز اجتناب از هر گونه موضع شدید در قبال فلسطین، موجب شده است تا اسرائیلی‏‌ها هوشمندانه، مواضع هم‌ذات‏‌پندارانه را دراظهارات خود نسبت به استقلال کردستان عراق به کار برند.

اتخاذ این مواضع نه تنها بر حق موجودیت و مشروعیت اسرائیل در فضای منطقه‏‌ای و بین‏‌المللی صحه می‏‌گذارد بلکه امید آنها را برای برقراری روابطی دوستانه و نزدیک با کردستان عراق به گونه‏‌ای که نسبت به مواضع سیاسی همدلانه با تل‏آویو و اقدامات اقتصادی همچون انتقال نفت، اطمینان داشته باشند، افزایش خواهد داد.

کردستان در برابر حماس: به نظر می‌‏رسد یکی از مهمترین اهدافی که اسرائیل در حمایت از کردستان عراق، دنبال می‏‌کند، تبدیل موقعیت این منطقه برای خود، به مثابه حماس برای حامیان این جنبش همچون ایران و ترکیه است. به عبارت دیگر اسرائیل بر این تصور است که اگر بتواند با کردستان مستقل، ارتباط نزدیکی برقرار سازد، به یک اهرم فشار مؤثر در مقابل جمهوری اسلامی ایران، ترکیه و در سطح پایین‏تر حتی سوریه دست خواهد یافت.

حمایت تأثیرگذار تهران از مقاومت فلسطین به ویژه حماس و نیز تلاش آنکارا برای شکست محاصره نوار غزه، پشتیبانی از حماس و فشار به اسرائیل برای تغییر رویکرد خود نسبت به این منطقه، همواره یکی از دغدغه‏‌های مهم رژیم صهیونیستی بوده است. در صورتی که وضعیت کردستان آن‏گونه که تل‏آویو به دنبال آن است، پیش رود، اسرائیل به یک فرصت کم‏‌سابقه برای بده بستان و معامله‏‌گری بر سر کردستان در مقابل حماس و نوار غزه دست خواهد یافت.

این رژیم امیدوار است که با دستیابی به چنین شرایطی، از سویی از حمایت حامیان منطقه‌‏ای حماس یعنی تهران و آنکارا کاسته و از سوی دیگر با دست‏‌یافتن به این برگ برنده، مواضع و اقدامات آنها را در قبال حماس، محدود کند. اگرچه دست‏‌یافتن به اهرم فشار کردستان در مقابل ایران یکی از امیدهای اصلی اسرائیل است اما به نظر می‌‏رسد در این چارچوب، ترکیه بیشتر مورد توجه است زیرا علاوه بر حماس، حزب‌‏الله، متحد اصلی جمهوری اسلامی ایران است؛ متحدی که وزن قابل توجه آن، امید هر گونه معامله و معاوضه را بر اسرائیل می‏‌بندد.

همچنین رابطه جمهوری اسلامی ایران با استان‏های کردنشین، جنس کاملاً متفاوتی با رابطه حکومت مرکزی ترکیه با مناطق کردی خود دارد. ایران به رغم برخی مشکلات توانسته است چتر هویت ملی را به صورت تأثیرگذاری بر مناطق کردی خود بگستراند، گامی که ترکیه هنوز در برداشتن آن، ناتوان مانده است. از این رو حساسیت ترکیه در قبال کردستان مستقلی که توان تحریک کردهای این کشور را داشته باشد، چشم‌‏انداز امیدوارکننده‏‌ای برای اسرائیل به منظور معامله‏‌گری بر سر کردستان در مقابل نقش ترکیه در حمایت از حماس، ایجاد کرده است.

اظهارات یئیر لاپید رهبر حزب یش عاتید اسرائیل، برنامه‏‌ریزی این رژیم برای این هدف را انعکاس می‏‌دهد: «زمان آن فرا رسیده است که رفتار تملق‌‏آمیزمان در قبال ترکیه که هر بار لگد محکم‌‏تری به ما پرتاب می‏‌کنند را متوقف کنیم. باید سیاست‏‌های مورد نظر خود ا اجرا کنیم، از تأسیس یک کردستان مستقل حمایت کنیم، نسل‏‌کشی ارامنه را به رسمیت بشناسیم و تمام اقداماتی که در شرایط روابط خوب با ترکیه انجام می‏‌دهیم، کنار بگذاریم».

ملاحظات پایانی

اینکه جمهوری اسلامی ایران در مقابل حضور احتمالی اسرائیل در اقلیم کردستان و پیامدهای آن چه باید بکند، نیاز به تأمل و برگزاری جلسات کارشناسی با محوریت نخبگان سیاسی دارد با این حال توجه به برخی نکات می‏‌تواند حائز اهمیت باشد.

ایران ناگزیر است به صورت قاطعانه تکلیف خود را با اقلیم کردستان که می‏‌تواند نه در حال حاضر بلکه در آینده نیز مکانی برای خرابکاری‏‌های رژیم صهیونیستی باشد، روشن نماید. در این راستا ایران باید خواست‏ه‌های خود از اقلیم کردستان را از مخالفت با تأسیس یک دولت مستقل فراتر برده و منافع ملی و امنیتی خود را به صورت جزئی و شفاف در یک مجموعه مدون گردآوری و مشخص کرده فشارها را در جهت پذیرش خواست‏‌ها و مطالبات مذکور از سوی اقلیم به پیش برد.

ایران باید با قاطعیت نشان دهد که حضور و نقش‌آفرینی رژیم صهیونیستی را در اقلیم کردستان را در تعارض با منافع حیاتی و تهدیدی علیه امنیت ملی خود دانسته و آن را تحمل نخواهد کرد. قدرت‏های بزرگ این سیاست را زمانی که بیم استفاده دشمنان‌شان از یک منطقه استراتژیک نظامی داشته‏‌اند، به کار گرفته‏ و قراردادهای سنگینی را به دولت‏ها و کشورهای همجوار که برخوردار از مناطق استراتژیک بوده‏‌اند، تحمیل کرده‌‏اند تا تهدید ژئوپلیتیکی که در کمین‌شان بوده است را بی‏‌اثر سازند. به نظر می‏‌رسد منطقه ضعیف کردستان با توجه به نیازهای متعددی که به جمهوری اسلامی ایران دارد، ظرفیت پذیرش قراردادها و معاهده‏‌هایی که طی آن حضور رژیم صهیونیستی در این منطقه ممنوع؛ و روابط با این رژیم تحت کنترل ایران درآید را داشته باشد.

باید به این نکته مهم نیز توجه کرد که مهمترین وجه استراتژی اسرائیل در حمایت از کردستان عراق، تبدیل ایران به دشمن مشترک است. تا زمانی که این تصور در میان کردهای این منطقه، مقبول نیفتد، حضور فعال رژیم صهیونیستی در این منطقه، با شکست همراه خواهد شد. از این رو این رژیم تمام تلاش خود را به کار خواهد گرفت تا دشمنی و خصومت میان تهران با اقلیم را به حداکثر برساند. هوشمندی در کاستن از هزینه‏‌های موضع‏گیری ایران در مقابل ادعای استقلال کردستان از طریق عملکرد ظریف و با خواست و پیشگامی دولت مرکزی عراق و ویترین‏‌کردن ترکیه در نشان‏‌دادن واکنش‌‏های شدید و انتقال هزینه‏‌ها بر دوش آن‌ها که در این مسئله حساسیت‏‌های بیشتری دارند، باید در دستور کار قرار گیرد.

 

دکتر وحیده احمدی- عضو هیئت علمی پژوهشکده مطالعات راهبردی

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا