امنیتروسیهسیاستیادداشت راهبردی

تحلیلی بر مواضع و رفتار روسیه در رابطه با ایران

برخی از رفتارها و مواضع اخیر روسیه در رابطه با جمهوری اسلامی ایران، بار دیگر به بحث تکراری قابل اطمینان ‏بودن یا نبودن مسکو در میان طیفی از نخبگان ایرانی دامن زده است. ماجرا از آنجا آغاز شد که روس‏‌ها به اقدام اسرائیلی‏‌ها در حمله به اهدافی در خاک سوریه که گفته می‏‌شود تلفاتی را به نیروهای ایرانی و متحدان آنها وارد کرد، پاسخ ندادند. حتی برخی معتقدند که روس‌‏ها از قبل در مورد حملات اسرائیلی‌‏ها آگاهی داشتند، ولی ایران را در جریان این مسئله قرار ندادند. طرح بحث لزوم خروج نیروهای خارجی از سوی رئیس جمهور روسیه در پی دیدارش با بشار اسد و پس از آن، تأکید صریح الکساندر لاورنتیف، نماینده ویژه پوتین در امور سوریه، بر خروج نیروهای خارجی غیرروسی از جمله نیروهای ایرانی و حزب‌‏الله لبنان از سوریه، باعث تقویت بدگمانی نسبت به نیات روس‌‏ها در میان ایرانی‌‏ها شد؛ به‏ طوری که حتی سخنگوی وزارت خارجه ایران نیز واکنش نشان داد و اعلام کرد: «ایران تا زمانی که نیاز باشد و خطر تروریسم در سوریه باشد و دولت سوریه از ایران بخواهد به کمک‌های خود به این کشور ادامه بدهد، در سوریه باقی می‌ماند».

البته در طرف مقابل نیز‏ دیمیتری پسکوف، سخنگوی دولت روسیه، اعلام کرد که «سخنان پوتین درباره لزوم خروج نیروهای خارجی از سوریه مربوط به کشورهایی است که نیروهای نظامی‏شان به صورت غیرقانونی در آنجا حضور دارند». با وجود این، تردیدها و بدگمانی‏‌ها در مورد مواضع متناقض روس‏ها در رابطه با حضور ایران در سوریه هنوز باقی است. علاوه بر بحث سوریه، برخی از مواضع نه چندان شفاف مقامات روسیه در رابطه با برجام نیز بر نارضایتی و بدگمانی ایرانی‏‌ها نسبت به روس‏‌ها افزوده است. برای نمونه، واکنش دیمیتری پسکوف به شروط وزیر خارجه آمریکا برای جمهوری اسلامی ایران مسئله‌‏ساز شد؛ هرچند گفته شد که سخنان وی درست ترجمه نشده‏ است. در این مورد در خبرها به نقل از سخنگوی دولت روسیه آمده بود که ایران شروط وزیر خارجه آمریکا را بررسی کند. همچنین از سرگئی ریابکوف معاون وزیر خارجه روسیه نقل شده است که حفظ توافق هسته‌ای ایران بدون اینکه تهران امتیازات جدیدی واگذار کند غیرممکن خواهد بود. این در حالی است که مقامات روس در مجموع موضع‏گیری‏‌های زیادی نیز در مورد لزوم حفظ برجام داشته‌‏اند. اما این تناقضات رفتاری روس‏ها را چگونه می‏‌توان تحلیل کرد؟

در پاسخ به این سوال، برخی به‏ طور کلی معتقدند که اساساً نباید به روس‌‏ها ‏اعتماد کرد؛ چون آنها در موارد بسیار زیادی نشان داده‌‏اند که منافع ایران را در نظر نمی‏‌گیرند. عده‌‏ای هم بر این باور هستند که روسیه در سوریه در حال بده-بستان با آمریکا و اسرائیل است و در برجام نیز سعی می‌‏کند با کارت ایران در روابط خود با آمریکا بازی کند. این نوع نگاه ریشه در تصویر به‏ شدت منفی از روسیه در حافظه تاریخی ایرانیان دارد و به‏ رغم اینکه ممکن است رگه‏‌هایی از واقعیت نیز در آن وجود داشته باشد، اما تمام واقعیت نیست. به‏ نظر می‏رسد بحث روسیه در مورد لزوم خروج نیروهای خارجی از سوریه لزوماً علیه منافع ایران نیست، بلکه برای حفظ و تثبیت دستاوردهای نظامی و عملیاتی مهمی است که دولت اسد و حامیانش در ماه‏‌های اخیر به‏ دست آورده‌‏اند. در واقع، روسیه نمی‏خواهد این دستاوردها قربانی تقابل جدیدی (که وضع سوریه را پیچیده‏‌تر کند) شوند؛ تا امکان ایجاد یک اجماع همه‏‌جانبه و پیشبرد مذاکرات سیاسی در راستای ایجاد دولتی فراگیر در سوریه فراهم گردد. به‏ نظر می‏رسد از نظر روس‏‌ها، بدون خروج نیروهای ایرانی و حزب‌‏الله از سوریه، هیچ‏کدام از نیروهای دیگر و بازیگرانی که غیرقانونی در سوریه حضور دارند یا در امور این کشور مداخله می‌‏کنند، حاضر به پایان ‏دادن به حضور و مداخله خود در سوریه نخواهند بود. پیش ‏شرط مخالفان حکومت اسد برای پایان‏ دادن به درگیری‏‌ها نیز خروج حامیان اسد به‏ ویژه نیروهای ایرانی و حزب‌‏الله از سوریه است.

در مورد برجام نیز باید به چند نکته توجه داشت: ۱٫ روسیه بازیگر مهمی در شکل‏‌گیری و اجرای این توافق نبوده و در حفظ و پایداری آن نیز نباید در مورد جایگاه این کشور مبالغه کرد. بازیگران اصلی توافق هسته‌‏ای، ایران و آمریکا و پس از آن اروپایی‏‌ها بوده‌‏اند و اراده و اقدامات این سه نیز تعیین‏‌کننده در شکل‏‌گیری، پایداری و سرنوشت برجام بوده و است؛ ۲٫ با تمرکز ترامپ بر برجام و ایران، روسیه حداقل به‏ طور موقت از مرکز توجه آمریکایی‏‌ها به حاشیه می‌‏رود. با توجه به فضایی که در پرونده دخالت روسیه در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا علیه روسیه ایجاد شده، این فرصتی است تا فشارها بر روس‏‌ها کاسته شود؛ ۳٫ اگر پرونده هسته‌‏ای ایران دوباره گشوده شود، فرصتی برای روسیه فراهم می‏‌شود تا بار دیگر در جایگاه قدرتی بزرگ در یک مسئله بسیار مهم مربوط به امنیت بین‌‏الملل بازی کند و تصویر «قدرت بزرگ بودن» خود را تقویت نماید. همچنین، در صورتی که نیاز به همراهی این کشور به ‏ویژه در شورای امنیت وجود داشته باشد، ممکن است روس‏‌ها بتوانند از آمریکایی‌‏ها امتیازاتی بگیرند؛ ۴٫ واقعیت این است که روسیه تمایلی به دیدن یک ایران دارای سلاح هسته‌‏ای یا پتانسیل ساخت این نوع سلاح‌‏ها ندارد و بنابراین، به‏ نظر می‏‌رسد در نظر مقامات روس، برخی از نکات رویکرد ترامپ نسبت به برجام مانند دائمی‏ کردن بخش معروف به «بندهای غروب» و حتی محدودکردن توان موشکی جمهوری اسلامی ایران چیز بدی نیست.

البته روس‌‏ها دو نگرانی جدی نیز در این مورد دارند: ۱٫ اینکه دولت آمریکا بخواهد یکجانبه علیه جمهوری اسلامی اقدام و سعی در تغییر نظام سیاسی در ایران داشته باشد. روسیه به ‏طور اساسی و قاطعانه مخالف تغییر نظام سیاسی در ایران است. به ‏نظر می‌‏رسد هشدارهای لاوروف، وزیر امور خارجه روسیه، در مورد اینکه روسیه نگران است خروج آمریکا از برجام در راستای طرح بزرگ‏تری برای برخورد آمریکا با جمهوری اسلامی ایران باشد، در این راستا قابل ارزیابی است؛ ۲٫ اینکه جمهوری اسلامی ایران از برجام و پادمان‌‏های نظارتی آژانس بین‏‌المللی انرژی اتمی خارج شود و به توان تسلیحاتی هسته‌‏ای دست یابد.

بنابراین، در مجموع می‏‌توان گفت درخواست روسیه برای خروج نیروهای خارجی از روسیه در راستای کاهش تنش‌‏ها و تثبیت دستاوردهای عملیاتی دولت اسد و حامیانش برای شکل‏‌دهی به دستورکاری سیاسی جهت ایجاد دولتی فراگیر در سوریه است. این موضوع لزوماً به ضرر جمهوری اسلامی ایران نیست، اما اینکه چگونه منافع ایران در صورت خروج مستشاران و حامیانش از سوریه حفظ و تضمین خواهد شد، جای بحث دارد. در رابطه با برجام نیز به نظر می‌‏رسد روس‌‏ها از یک سو، مخالفت قاطعی با استراتژی دولت ترامپ در مورد این توافق ندارند؛ چون منافعی در این رابطه برای خود متصور هستند. اما از سوی دیگر، نسبت به استراتژی کلان دولت کنونی آمریکا در رابطه با جمهوری اسلامی ایران نگرانی‏‌هایی دارند که می‌تواند چشم‌انداز سیاست روسیه در قبال ایران و منطقه را تا حدودی مشخص نماید.

 

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا